دارم چایی میخورم داغ داغ سوختم.بابام میگه:سوختی؟
میگم:پـَـ نه پَــ رفتم مرحله بعد.
زنگ زدم 118 میگم:نیما حق دوست.میگه:شمارشو میخوای؟
میگم:پـَـ نه پَــ خودمو معرفی میكنم اسم شما چیه؟
به همكارم میگم همین الان یه فیلم دانلود كردم.میگه:از تو اینترنت؟
میگم:پـَـ نه پَــ از تو كانال كولر،اتفاقا پهنای باندشم زیاده،قطعی هم نداره.
عاقد سر سفره عقد؛عروس خانم وكیلم؟
پـَـ نه پَــ دكتری!دعوتت كردیم سطح مجلس بره بالا!
به معلممون میگم:آقا اجازه هست بریم دستشویی؟!!!میگه:واجبه؟
پـَـ نه پَــ مستحبه!!
رفتم ثبت احوال واسه شناسنامه بچه،میگم اسم شایان.میگه:جنسیت پسره؟
میگم: پـَـ نه پَــ چون به مامانش رفته بزنین دختر.
میخوام برم خونه چشمام قرمزه...به رفیقم میگم چشمام قرمزه؟میگه:آره،میخوای همینجوری بری؟
میگم: پـَـ نه پَــ وایمیستم سبز شه بعد حركت میكنم.
اومدم خونه زنم میگه:اومدی خونه؟بهش میگم: پـَـ نه پَــ علم پیشرفت كرده
من الان سركارم،این كپی ژنتیكیمه،فرستادم كارام رو انجام بده.
بهش میگم:دیگه میخوام ازت جدا شم.میگه:این حرف آخرته؟میگم پـَـ نه پَــ
این خلاصه ای بود از اخبار ایران و جهان،لطفا به ادامه خبر توجه فرمایید.
به استادم میگم لطفا كمكم كنید دارم مشروط میشم.میگه:نمره میخوای؟
گفتم: پـَـ نه پَــ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاكی كه باید بریزم به سرم رو میخوام.
رفتم كارخونه بابام به منشیش میگم:بابام هست؟میگه:آره میخوای بری تو؟
گفتم: پـَـ نه پَــ فقط میخواستم آمارشو بگیرم یه وقت شیطونی نكنه.
به داداشم میگم مگس نشسته رو مانیتور،میگه:بكشمش؟
میگم: پـَـ نه پَــ بهش بگو بیاد عقب وگرنه چشماش ضعیف میشه.
رفتم مغازه میگم آقا این پنیر سوراخ سوراخه پنیر لیقوانه؟
میگه: پـَـ نه پَــ خط دفاع پرسپولیسه.
مستند حیات وحش میدیدم،دوستم میگه اون شیر سفیده میگن نادره درسته؟
میگم: پـَـ نه پَــ اون اكبر داداششه،نادر رفته نون بگیره.
داشتم چایی میخوردم،قند پرید تو گلوم.دارم خفه میشم دست و پا میزنم.بابام میگه:داری خفه میشی؟میگم: پـَـ نه پَــ داشتم ورزش هوازی میكردم بلكه چربی شكمم آب بشه.
زن به شوهرش گفت:تو هیچ وقت منو دوست داشتی؟مرد یه نگاهی به 5تا بچشون كرد و گفت:
پـَـ نه پَــ این كره خرا رو از تو گوگل دانلود كردم.
من و دوستم داشتیم رازه بقا میدیدیم.یهو مار كبرا رو نشون دادن.دوستم میگه كبراست؟
گفتم: پـَـ نه پَــ صغراست،كبرا یه خورده لاغرتره.
داشتم اتل متل توتوله گاو حسن چه جوره نه شیر داره نه پستون...بازی میكردم با بچه های خواهرم...خالم كه یه خورده مذهبی و خشكه اومده میگه این شعر رو نخون زشته،رفت و دوباره اومد گفت داری دوباره اتل متل میخونی؟
گفتم: پـَـ نه پَــ ورژن اصلاح شدش رو میخونم،اتل متل صلوات...گاو حسن زده قات...هم دست داره هم آستین...شیرشو بردن فلسطین...بگیر زن مسلمان...از حزب ا... لبنان...اسمشو بزار حلیمه...
چون چادرش ضخیمه.